به گزارش شهرآرانیوز؛ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این مطلب ۲۰ جملهی برگزیده از بیانات حضرت آیتالله خامنهای دربارهی «بصیرت»، اهمیت و ابعاد آن و چگونگی کسب و تقویتش را بازخوانی میکند:
ملاک انقلابی بودن، تقوا، شجاعت، بصیرت، صراحت است.
در خودتان بصیرت ایجاد کنید. قدرت تحلیل در خودتان ایجاد کنید؛ قدرتی که بتوانید از واقعیتهای جامعه یک جمعبندی ذهنی برای خودتان بهوجود آورید و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهمّ است. هر ضربهای که در طول تاریخ ما مسلمانان خوردیم، از ضعف قدرت تحلیل بود.
اگر ما بصیرت نداشته باشیم، اگر ما بینش درست، چشم باز، هوشیاری لازم نداشته باشیم، نه درست منافع حقیقیمان را تشخیص میدهیم، نه درست راه رسیدن به این منافع را تشخیص میدهیم، نه درست آدمی را که باید این بار بزرگ را بر دوش بگیرد، میشناسیم. وقتی بصیرت نبود مثل انسانی است که چشم ندارد، راه را نمیبیند.
جوان بایستی در نگاه دینی و نگاه سیاسی عمق داشته باشد تا به هر شبههی کوچکی پایش نلغزد، یا اشتباه نکند در زمینههای مسائل سیاسی. خیلیها در این حوادثی که در همین فتنهی سال ۸۸ اتّفاق افتاد لغزیدند؛ آدمهای بدی نبودند [امّا] لغزیدند بهخاطر کم بودن بصیرت.
بعضیها احساس دارند، احساس مسئولیّت میکنند، انگیزه دارند امّا این انگیزه را غلط خرج میکنند؛ بد جایی خرج میکنند؛ اسلحه را به آنجایی که باید، نشانه نمیگیرند؛ این بر اثر بیبصیرتی است.
اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممکن است انسان را به بیراهه بکشاند. کسی که علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود که راه را عوضی طی میکند؛ همهی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلکه به کجراهه او را میرساند و میکشاند.
این جملهی امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را من بارها در سخنرانیها گفتم: الا وَ لا یَحمِلُ هَذَا العَلَم اِلّا اَهلُ البَصَرِ و الصَّبر. اوّل اهل بَصَر، کسانی که دید درستی دارند، بصیرت دارند، صحنه را میفهمند. بصیرت را روزبهروز باید زیاد کرد.
بصیرت که نبود، هرچه که مسئولیّت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانى دیگر نیست به این آدم بىبصیرت و بدون روشنبینى که دوست را نمىشناسد، دشمن را نمىشناسد و نمیفهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این انگیزه را خرج کند.
بصیرت یعنی گم نکردن راه، اشتباه نکردن راه، دچار بیراههها و کجراههها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسهی خناسان و اشتباه نکردن کار و هدف.
بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبلهنما و قطبنماست. قطبنما لازم است؛ بخصوص وقتی دشمن جلوی انسان هست. اگر قطبنما نبود، یک وقت شما میبینید بیسازوبرگ در محاصرهی دشمن قرار گرفتهاید؛ آن وقت دیگر کاری از دست شما برنمیآید.
پروای از خدای متعال تقواست. اگر این را کنار گذاشتیم و ترس مردم جایگزین شد، آنوقت فرقانی هم که خدای متعال گفته، پیدا نخواهد شد؛ «ان تتّقوا اللَّه یجعل لکم فرقانا»؛ این فرقان ناشی از تقواست؛ روشن شدن حقیقت برای انسان، دستاورد تقواست.
هرچه مخلصانهتر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر میکند. «اللَّه ولیّ الّذین امنوا یخرجهم من الظّلمات الی النّور»؛ خدا ولی شماست. هرچه به خدا نزدیکتر شوید، بصیرت شما بیشتر خواهد شد و حقایق را بیشتر میبینید.
حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینائی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود.
ما به مسائل جهانى و مسائل منطقهاى و از جمله مسائل کشورمان، باید نگاه کلان و جامع داشته باشیم؛ این نگاه کلان، به ما معرفت و بصیرتى را عطا میکند که اولاً موقعیت خودمان را، جایگاه خودمان را، ایستگاه خودمان را در وضع کنونى بازیابى کنیم و بفهمیم در چه وضعى قرار داریم؛ بعد هم به ما تعلیم میدهد که براى آینده چه باید بکنیم.
بیبصیرتی را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهای مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوی تقلیدی - که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم - از بین ببرید.
اگر مردمی، امتی از بصیرت برخوردار نباشند، حقایق گوناگون، کار آنها را اصلاح نخواهد کرد؛ گره از مشکلات آنها گشوده نخواهد شد.